بلوچ۸۶

سیستان و بلوچستان

بلوچ۸۶

سیستان و بلوچستان

وجه تسمیه و پیشینه تاریخی

 

وجه تسمیه و پیشینه تاریخی

نام قدیم سیستان «زرنگا» یا «زرنگ» بود، که پس از مهاجرت «سکاها» به طرف جنوب، و استقرارشان در این منطقه در زمان فرهاد دوم اشکانی، به نام آنان «سکستان» نام گرفت. شهر زرنگ در حال حاضر جزء افغانستان بوده و در محل آن روستای کوچکی به نام «نادعلی» قرار دارد. در نزدیکی این روستا، تل بزرگی است که بر فراز آن، هنوز آثار خرابههای ارگ، قلعه و باروی آن دیده می شود. در تپه های بلوچستان نیز آثاری به دست آمده که تاریخ این سرزمین را به 3000 سال پیش از میلاد میرساند. آن چه مسلم است، ‌کوروش کبیر هنگام لشگرکشی به هند، ‌مکران را نیز تصرف کرد. لفظ زرنگ، قدیمی ترین نام سیستان و زاولستان است که در کتیبه داریوش، «زرنگار» آمده است. به عقیده محققین «زرنگ»، «زریه»، «زریا» و «دریا»به زبان امروزی، همه یک مفهوم داشته و مراد از آن ها دریای «زره» یا «هامون» بوده است. نیم روز، ‌نام دیگر سیستان و به معنی جنوب است. بنای بیش تر سیستان را به پهلوانان اسطورهای ایران چون زال، سام و رستم نسبت می دهند و فردوسی نیز در شاهنامه، از گردان بلوچ سخن گفته است.

از سوی دیگر سرزمینی که اکنون بلوچستان نامیده میشود، درگذشته به«مکا» و«مکه» شهرت داشته است. هم چنین از دیر باز این منطقه را «مکران» نامیدهاند که به نظر میآید ترکیبی از دو واژه «اراینا یا ایرنیا» و «مکا» باشد که در سانسکریت به معنی سرزمین باتلاق ها است. چرا که در زمان قدیم درسرزمین بلوچستان باتلاقهای بسیاری وجود داشته است. کلمه بلوچستان نیز از زمانی به این سرزمین اطلاق شد که بلوچ ها در آن سکونت کردند. مورخین بنای سیستان را به گرشاسب – یکی از نوادگان کیومرث – نسبت دادهاند. سیستان در زمان هخامنشیان، منطقهای آباد بود. این امر در کتیبه بیستون و کتیبه های تخت جمشید که سیستان را یکی از ممالک خاوری داریوش ذکر کردهاند، ‌منعکس شده است. سکاها در حدود 128 پیش از میلاد، سیستان را به تصرف خود درآورده و در پهنه آن استقرار یافتهاند.
اسکندر مقدونی هنگام بازگشت از هندوستان در این سرزمین در اثر وجود ریگ های روان، بیابان های خشک و بی آب و سرسختی مردمان این سرزمین، ‌بیش تر سپاهیان خویش را از دست داد. با فتح سیستان به دست اردشیر بابکان این منطقه در زمره متعلقات دولت ساسانی قرار گرفت. در زمان خلافت خلیفه دوم، این سرزمین به وسیله عربها فتح و یکی از سرداران عرب به عنوان حاکم آن منصوب شد، ‌ولی در اثر مخالفت ها و جنگ های مردم بلوچستان با وی، سرزمین را ترک کرد. در سال 304 هجری قمری، سرزمین بلوچستان به وسیله دیلمیان فتح شد و در زمان حکومت سلجوقیان در کرمان، ‌منطقه بلوچستان نیز توسط آن ها اشغال و تابع کرمان شد.

سرزمین سیستان در سال 23 هـ .ق به تصرف اعراب درآمد. دفاع و مخالفت مردم این سرزمین تا زمان معاویه (که آنان را به اطاعت واداشت و عبدالرحمان فاتح سیستان را به حکومت آن جا منصوب کرد) به صورت شورش ها و قیام های محلی ادامه داشت؛ به گونه ای که فرمان دار عرب را مجبور به ترک این سرزمین کردند.

اولین فرمانروای ایرانی این سرزمین؛ در پس از اسلام یعقوب لیث صفاری بود که از رودخانه سند تا رود کارون را تحت فرمان داشت. عمرو لیث - برادر وی - نتوانست این موقعیت مهم را حفظ کند و سرانجام به دست اسماعیل سامانی در بغداد به قتل رسید. با وجود این، سیستان تا چندین قرن تحت سلطه امرای صفاری باقی ماند و طاهر از نوادگان عمرو تا 295 هجری قمری ایالت فارس و کرمان و سیستان را تحت فرمان خود داشت و پس از وفات او سلسله صفاری روی به ضعف گذاشت. پس از صفاریان، سامانیان، غزنویان، و سلجوقیان نیز هر یک مدتی در این سرزمین فرمان راندند. در زمان مغولان و تیموریان، ‌خرابی های زیادی در سیستان به وجود آمد که به از بین رفتن سدها، کانالها و مناطق آباد سیستان انجامید. درسال 914 هـ . ق، شاه اسماعیل صفوی سیستان را تصرف کرد. پس از شاه اسماعیل – در زمان حکومت نادرشاه – اختلافات داخلی سبب خرابی های زیادی در این سرزمین گردید. سرانجام سپاهیان ایران در 1865 میلادی، سیستان را از دست امرای سرکش بازستاندند. در سال های بعد نیز این منطقه دستخوش حوادث و وقایع زیادی شد. کشمکش های افغانستان با ایران بر سر ادعاهای آن کشور نسبت به سیستان منجر به دخالت بریتانیا به عنوان داور شد. هیأت تشکیل شده توسط بریتانیا، ‌سیستان را در امتداد خطی از بند سیستان برهیرمند به طرف کوه ملک سیاه در باختر گودرز، بین ایران و افغانستان تقسیم نمود. با این کار، قسمتی که اروپاییان عنوان «سیستان خاص» به آن دادهاند (در مقابل «سیستان خارجی» که به افغانستان واگذار شد) به ایران تعلق گرفت. این سرزمین همواره از فراز و نشیب های تاریخی زیادی برخوردار بوده و سرگذشت طولانی تاریخی داشته است.

موقعیت جغرافیایی

استان سیستان و بلوچستان ‌درجنوب شرقی ایران و در مختصات جغرافیایی 25 درجه و 3 دقیقه تا 31 درجه و 28 دقیقه پهنای شمالی و 58 درجه و 47 دقیقه تا 63 درجه و 19 دقیقه درازای شرقی واقع شده است. این استان از دو ناحیه تشکیل یافته که از لحاظ طبیعی با یک دیگر کاملاً متفاوت هستند. این استان پهناور از شرق با کشورهای پاکستان و افغانستان، از جنوب با دریای عمان ، از شمال و شمال غربی با استان خراسان و از غرب با استان های کرمان و هرمزگان هم جوار است.

این استان از دو ناحیه سیستان و بلوچستان تشکیل شده است. ناحیه سیستان که 8117 کیلومتر مربع وسعت دارد و در قسمت شمالی استان واقع شده است. این ناحیه حوزه مسطح و مسدودی است که از آبرفت های دلتای قدیمی و فعلی رود هیرمند تشکیل شده است. ناحیه بلوچستان با مساحت 179385 کیلومتر مربع یک منطقه وسیع کوهستانی است که حد شمالی آن کویر لوت و حد جنوبی آن دریای عمان است.

 مرزهای طولانی آبی و خشکی استان با کشورهای افغانستان، پاکستان و کشورهای حوزه خلیج فارس، موقعیت ویژه ای به این استان بخشیده و سبب ایجاد شرایط خاصی در آن شده است.

 جمعیت این استان در سرشماری سراسری سال 1375 حدود 1703094 نفر برآورد شده است.

جلسه اول اهمیت خواندن قرآن و آشنایی با آن

اَعُوذُ بِا اللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

اِنَّ هَذا الْقُرْانَ یَهْدی لِلُّتی هِیَ اَقْوَمُ وَ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنینَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ الصّالِحاتِ اَنَّ لَهُمْ اَجْرًا کَبیرًا

 

 

ما در این مجموعه سعی بر آن داریم که روانخوانی و فصیح خوانی قرآن را برای شما عزیزان به طور کامل آموزش دهیم . پس برای یادگیری کامل سعی کنید تمامی جلسات را دنبال کنید.

در صورت هر گونه مشکل متوانید با ما تماس بگیریدBaluchmail86@yahoo.com

 

جلسه اول

 

اهمّیّت خواندن قرآن و آشنایى با آن

در دین اسلام، خواندن «قرآن» اهمّیّت بسیار دارد. خداى بزرگ مى فرماید: «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْ انِ.»( مُزَّمِّل/20) هر مقدار که ممکن است از قرآن بخوانید.

همچنین پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: «أَفْضَلُ الْعِبادَةِ قِرآءَةُ الْقُرْ انِ.»( وسائل الشیعة، ج 4، ص 825) برترین عبادت خواندن قرآن است.

براى این که همه ما به این عبادت برتر روى آوریم، باید خواندن قرآن را یاد بگیریم و به دیگران نیز یاد بدهیم. پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: «خَیْرُکُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْ انَ وَ عَلَّمَهُ.»( مستدرک الوسائل، ج 4، ص 235) بهترینِ شما کسى است که قرآن را یاد بگیرد و به دیگران یاد بدهد.

حضرت امام خمینى(قدس سره) مى فرماید: «قرآن براى همه است و سعادت همه را بیمه مى کند. استقلال و آزادى در پیروى از قرآن کریم و رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) است.»

همچنین مقام معظّم رهبرى، حضرت آیت اللّه خامنه اى ـ مُدَّ ظِلُّهُ الْعالى ـ مى فرماید: «روخوانى قرآن باید تمامى ملّت را شامل شود تا همه مردم بتوانند قرآن کریم را بخوانند. در کشورى که بر اساس اسلام اداره مى شود، همه مردم باید قادر به خواندنِ درستِ قرآن کریم باشند.»

و امّا دانستنى هایى از قرآن که خوب است آن ها را فرا گیریم:

1. قرآن یعنى کتابى که «خواندنى» است.

2. قرآن داراى صفات بسیارى است. از آن میان، دو صفت «کریم»( واقعه/77: «إِنَّهُ لَقُرْ انٌ کَـریمٌ» = هر آینه، این قرآنى گرامى قدر است.) و «مجید»( بُروج/21: «بَلْ هُوَ قُرْ انٌ مَجیدٌ» = بلى، این قرآنِ باشکوه است) که در خود قرآن نیز آمده اند، مشهورترند.

3. براى نخستین بار، قرآن در شهر مکّه، در غار حِرا، به هنگام 40 سالگىِ پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و در روز بیست و هفتم ماه رَجَب بر او فرو فرستاده شد. این را «نُزول» قرآن مى گویند.

4. تمامى قرآن در مدّت 23 سال ـ 13 سال در مکّه و 10 سال در مدینه ـ بر پیامبر عزیز (صلى الله علیه وآله وسلم) نازل شد.

5. قرآن داراى 30 جُزء و 120 حِزب و 114 سوره و 6236 آیه است.

6. نخستین آیه اى که بر پیامبر گرامى خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) نازل شد، آیه 1 از سوره عَلَق است. سوره علق چنین آغاز مى شود: «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم. إِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذى خَلَقَ.» آخرین آیه، آیه 281 از سوره بَقَره است که چنین شروع مى شود: «وَاتَّقُوا یَوْمًا تُرْجَعُونَ فیهِ إِلَى اللّهِ».

7. نخستین سوره قرآن، سوره فاتِحَه (حَمد) و آخرین سوره آن، سوره ناس است.

8. طولانى ترین سوره قرآن، سوره بَقَره با 286 آیه و کوتاه ترین سوره آن، سوره کَوثَر با 3 آیه است.

9. طولانى ترین آیه قرآن، آیه 282 از سوره بقره و کوتاه ترین آیه آن، آیه 1 از سوره طه (طا ـ ها) است.

10. در آغاز تمامى سوره هاى قرآن، غیر از سوره تَوبه، آیه «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» وجود دارد. سوره نَمل داراى دو «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» است; یکى در آغاز و دیگرى در میان آن. پس در تمامى قرآن، 114 آیه «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» وجود دارد.( در برخى دانستنى هاى قرآنى، نظریّات و گفته هاى دیگرى نیز وجود دارد)

در جلسه بعد« احکام و آداب خواندن قرآن» را فرا می گیریم.